نقش حکومت در ایجاد بحران آب، خشکسالی و خشک شدن دریاچه ارومیه
از جمله بحرانهای فرسایشی که ایران را در دهههای اخیر تهدید کرده، قطعی و کمبود شدید آب است. این وضعیت اگرچه در ظاهر ناشی از ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی است اما در یک نگاه کوتاه به خوب مشخص میشوند که اصلی ترین علت مدیریت نامناسب منابع آب است که پارامترهای ناشی از تغییرات اقلیمی را بطور مضاعفی تشدید کرده است. از نتایحج این مدیریت سودپرستانه و ویرانگر می توان از خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی قرن اخیر ایران نام برد.
اگرچه ایران، بر اساس تقسیمبندی آب و هوایی، بیشتر بخشی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان است و به همین دلیل، کشور با یک محدودیت طبیعی در دسترسی به منابع آب مواجه است. اما کمبود آب فعلی در ایران بسیار فراتر از یک مشکل طبیعی است. در واقع یک بحران مدیریتی تمام منابع آبی ایران و محیط زیست کشور را دارد به نابودی میکشاند.
در سالهای اخیر، حکومت ولایت فقیه به دنبال کسب سودهای کلان توسعه سریع اقتصادی آن هم بدون هیچگونه برنامه ریزی و بر پایه اصول علمی بوده است . از سوی دیگر طی سالیان گذشته تمامی بنیادهای صنعتی و اقتصادی بزرگ کشوربه انحصار سپاه پاسدارن در آمده است.
فعالیتهای سود پرستانه غیر علمی صنعتی که اساسا از طرف شرکتها و باندهای مافیایی وابسته به سپاه پاسداران دنبال میشده، در صنایع مصرف کننده بالای آب مانند کشاورزی و فولاد، منجر به فشار افزایشی بر منابع آب کشور شده است. علاوه بر این، سیاستهای ضد مردمی و ضد محیط زیستی حکومت مبنی بر توزیع آب به مناطق خشک برای توسعه، به جای بهبود استفاده از منابع محلی و در اولویت قرار دادن حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی، منجر به استفاده بیشتر و غیرپایدار از منابع آب و تحلیل رفتن و نابودی آنها شده است.
سران حکومت تلاش میکنند خشک شدن دریاچه ارومیه را روند طبیعی خشکسالی وانمود کنند. اما اینکه پیامدهای فاجعه بار خشکسالی محصول عملکرد خود آنان است بر کسی پوشیده نیست. خشکسالی دربسیاری از نقاط جهان به وقوع پیوسته، اما در بیشتر کشورها با اجرای طرحهای مواجهه با خشکسالی، کمترین آسیب به طبیعت و مردم وارد شده است. بطور نمونه به منظور تامین آب زمینهای کشاورزی و فروش آن، سدهای بسیاری بروی رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه احداث شده است. بسیاری از این زمینها، مربوط به فرماندهان سپاه و یا دیگر نهادهای حکومتی است امری که موجب خشک شدن کامل این دریاچه شده است.
راهکارهایی مانند سیاستهای بهینهسازی مصرف آب، توسعه فناوریهای آب و استفاده از راهکارهای مدیریتی پایدار، میتوانند به کاهش فشار بر منابع آب کمک کنند. البته حکومت نقش مهمی در اجرای این راهکارها دارد و تنها با خواست و اراده حکومت است که چنین امری امکان پذیر است. در نهایت، برای مقابله با بحران آب در ایران، نیازمند تلاشهای مشترک حکومت، جامعه و دانشمندان هستیم. اما متاسفانه حکومت ولایت فقیه با سردمداری خامنه ای نه میتواند و نه میخواهد که دست به چنین اقداماتی بزند چون اولین شرط چنین اقدامی وجود یک حکومت مردمی و ملی است و تنها راه رسیدن به آن سرنگونی و نابودی حکومت ضد طبیعت و ضد مردمی ولایت فقیه است.
ادامه مطلب
نابودی طبیعت استانهای شمال ایران
فرونشست زمین، نصف جهان را در ایران میبلعد
طوفان در سیستان و بلوچستان؛ مراجعە ۸۵۹ بە بیمارستان