در بررسی مسائل و مشکلات کارگران و بازنشستگان استان گیلان که روز پنجشنبه ۲۹ آبان ماه ۹۹، برگزار شد، مشخص گردید که ۵۰ درصد بازنشستگان و ۷۰ درصد کارگران گیلان از سهام عدالت بیبهره هستند.
علاوه بر این، یکی از اصلیترین مشکلات کارگران و بازنشستگان، نداشتن تشکلهای کارگری جهت پیگیری مشکلاتشان است که کارفرمایان مانع تشکیل آن بوده و باعث میشود ظلم و ستم بیشتری بر قشر کارگر وارد آید.
در همین خصوص دبیر اجرایی خانه کارگر گیلان میگوید: «مهمترین مشکل جامعه کارگری، عدم امنیت شغلی است که در حال حاضر کارگران این امنیت را نداشته و این بزرگترین بیعدالتی و تبعیض در جامعه نسبت به کارگران است.»
وی در ادامه افزود: «دومین معضلی که جامعه کارگری و بازنشستگی با آن گریبانگیر است، وضعیت معیشتی است، این در حالی است که ۴۹ درصد جمعیت استان گیلان را کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی تشکیل میدهند و از حداقلها محروم هستند.»
وی در همین خصوص میگوید: «حداقل سبد هزینه برای اداره معیشت یک خانواده ۴ نفره ۷ تا ۸ میلیون عنوان شده، اما بازنشستگان ما با ۳۰ سال سابقه کار، ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان دریافت میکنند که کفایت هزینههای سنگین زندگی و دارو و درمان آنها را تامین نمیکند.»
این مقام مسئول، سوءمدیریت و عدم نظارت مسئولان مربوطه را در رابطه با حقوق و دستمزد بازنشستگان، علت اصلی دانسته که باعث میشود توزیع سهام عدالت شامل این قشر جامعه نشود.
دبیر اجرایی خانه کارگر گیلان در رابطه با بحث درمان کارگران و بازنشستگان میگوید: «با این که ۴۹ درصد جمعیت استان گیلان دفترچه تامین اجتماعی دارند، اما در کل استان گیلان تنها یک بیمارستان تامین اجتماعی وجود دارد که در قیاس، استان مازنداران ۶ بیمارستان تامین اجتماعی دارد.»
نماینده لنگرود نیز در خصوص مشکلات کارگران به این نکته اشاره کرد که جامعه کارگری بایستی برای رسیدن به خواسته و اهداف خود، پیگیری و استمرار مطالباتشان را از مسئولان داشته باشند و این امری است که آنها را به اهدافشان میرساند.
وی در صحبتهای خود، مسائل مربوط به جامعه کارگری را مهم دانسته و گفت:
«حل مشکلات کارگری بسیار مهم است چون جزو زیرساختهای کشور است؛ کارگران و نیروهای کار، نیروهای مولد تولید هستند و تا از نظر معیشت و امنیت شغلی تامین نشوند، در اقتصاد و تولید کشور نیز موثر خواهد بود.»
البته لازم به ذکر است که دم زدن از حق و حقوق کارگران در جلسات و در حضور خبرنگاران شعر و شعارهایی شیک و جذاب است، اما وقتی بحث یک تجمع اعتراضی این ضعیفترین و مظلومترین قشر جامعه نسبت به حق و حقوق معوقهشان، در عمل به صحنه میآید، نه تنها هیچ مقام و مسئولی پاسخگو نیست، بلکه همواره با تهدید به اخراج از کار و حتی زندان و مجازات نیز روبرو بودهاند.
چرا که صدایی که شنیده نمیشود، صدای کارگران و اقشار محروم جامعه است، به خصوص کارفرمایانی که تنها به دنبال سود و سرمایه حاصل از دسترنج کارگر هستند، به عنوان مانع اصلی در تشکیل شوراها و تشکلهای مستقل کارگری بوده تا بیشترین ظلم و استثمار را در حق کارگران اعمال نمایند.
این موضوع باعث شده تا در جلساتی که حتی مربوط به موضوع کارگران و حق و حقوق آنها برگزار میشود، نمایندهای از جانب کارگران حضور نداشته باشد و یا در بهترین حالت اگر کاندیدی نیز از طرف کارگران مشخص میکنند، کسی است که تفکر و دغدغه کارگری ندارد که بخواهد از حقوق کارگر دفاع کند.
دیدگاه ها