تورم و گرانی افسارگسیخته زندگی را برای دهکهای پایین جامعه بهخصوص کارگران سختتر کرده است. آنها حتی در حداقلهای زندگی از جمله، داشتن حق مسکن، بیمه و وضعیت معیشتی مناسب محروم هستند. بخش قابل توجهی از دستمزد کارگران صرف اجاره مسکن میشود. آنها همیشه باید نگران ماه یا سال آینده باشند که با پایان قرارداد چه میزان بیشتری از دستمزدشان را باید برای اجاره مسکن هزینه کنند.
در شرایطی که پول پیش بین اجاره مسکن، ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان و متوسط کرایهها بین ۱.۵ تا ۳ میلیون تومان است. حق مسکن ۶۵۰ هزار تومانی هیچ مشکلی از آنها حل نخواهد کرد. کارگران مجبور هستند نیمی از حقوق خود را بابت هزینه مسکن بپردازند و تنها با نیمی از حقوق خود امرار معاش میکنند.
نزدیک به ۶۰ درصد کارگران فاقد مسکن هستند
بنا به آمار منتشره نزدیک به ۶۰ درصد کارگران فاقد منزل شخصی هستند. ۲۷ درصد کارگرانی هم که توانستهاند خانهای بخرند، ناچارند ماهانه اقساط سنگین وام مسکن بپردازند. این موضوع به معنی انجام اضافهکاری طاقتفرسا و یا شغل دوم است. ادامه این وضعیت فشارهای روحی و جسمی دوچندانی به کارگران وارد خواهد کرد.
یک فعال کارگری در رابطه با ادعای ساخت یک میلیون واحد مسکونی کارگری میگوید:
«آقایان دائم اعلام میکنند که سالانه یک میلیون مسکن میسازند و بحران کمبود مسکن حل میشود؛ در حالی که این عدد بزرگ نشان میدهد هیچ منطقی پشت سیاست گذاریهای دولت سیزدهم وجود ندارد….اگر دولت بخواهد قوطی کبریت هم بسازد، سالانه نمیتواند یک میلیون بسازد، »
خانهدار شدن کارگران در گرو تغییر حاکمیت
مشکل مسکن کارگران با پرداخت حق مسکن جزیی حل نخواهد شد. برنامههای دولت رئیسی برای ساخت مسکن کارگری هم بیشتر به یک توهم شباهت دارد. در این میان تنها زندگی کارگران وخانوادههایشان است که در زیر چرخهای تورم و گرانی در حال له شدن است.
از حاکمیتی که اساس آن بر رانت، فساد و غارت هر چه بیشتر مردم بنا شده نبایستی انتظار خانهدار کردن کارگران را داشت. مشکل کارگران با پرداخت مبلغ ناچیز حق مسکن حل نخواهد شد. با یک پایه شدن این حکومت مشخص است که عامل فقیرتر شدن روزانه کارگران کل حاکمیت است. کارگران بهخوبی میدانند، فقط با تغییر این حکومت است که میتوانند به آینده خود امیدوار باشند.