سعید معیدفر رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با تأکید بر اینکه در آستانه یک موج بسیار شدید مهاجرتی هستیم، می گوید: من نمیخواهم بگویم امکان تغییر از بین رفته ولی در واقع این تصور الآن برای بسیاری افراد به وجود آمده که این کشور به همین شکل موجود ادامه حیات خواهد داد، چیزی تغییر نخواهد کرد و شرایط ما هر روز بدتر خواهد شد؛ به لحاظ اقتصادی ما مشکلات زیادی در پیش داریم، به لحاظ سیاسی با یک حاکمیت انعطافناپذیر روبرو هستیم که به هیچ وجه تمایل به مشارکت نخبگان و مردم ندارد، با یک کشوری روبرو هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی عمیقی در آینده خواهد بود و کشوری که دارد ارزشهای اجتماعی و اخلاقی در آن به انحطاط کشیده میشود.
وی در گفتگو با سایت جماران می گوید: قبلا کلنگ این بحران خورده بود. در همان ناامیدی و سرخوردگی که از سال ۹۶ در کشور ایجاد شد و مردم آخرین امید به تغییر را هم با رأی دادن به آقای روحانی سرمایهگذاری کردند ولی نتیجهاش را دیدید؛ هم خود دولت آقای روحانی نخواست و هم نگذاشتند. در مجموع تیر خلاصی به امید مردم زده شد. به نظر من ریشه بحرانی که امروز امواج گسترده مهاجرت و اعتراضات شده، یک ماه پس از انتخابات سال ۹۶ است. چون در دی ماه همان سال اعتراضات را دیدیم و بعد هم پشت سر هم اعتراضات گسترش پیدا کرد و اعتراضات بازنشستهها، مال باختگان و همه اینها هم ادامه پیدا کرد و سال قبل هم دیدیم که به چه شکل بود.
وی می گوید: اینکه در جامعه دارد این اتفاقات و واکنشها میافتد و از آن طرف با عدم موفقیت روبرو میشود، حاکی از این است که از سال ۹۶ شرایط در کشور به شدت بحرانی شده و تقریبا اندیشه تغییر در میان مردم کشته شده و دیگر امیدی نسبت به آینده این کشور وجود ندارد؛ اغلب مردم این وضعیت را دارند و به همین دلیل تقریبا میشود گفت که این جریان دارد کار خودش را میکند. نشانههایش اخراج اساتید، لایحه حجاب و کارهای دیگری است که الآن دارند در نظام تصمیمگیری کشور انجام میدهند.
وی می افزاید: کار را به جایی رسانده اند که اندیشه مهاجرت فقط در میان رده بالاهای تحصیلی یا اقتصادی نیست بلکه پارامترهای مهاجرت عملا به مردم عادی کشیده شده و رؤیا و آرزویی است که تقریبا برای همه وجود دارد. یک موقع است که شما پرسش میکنید دوست دارید جای دیگری بروید و ممکن است ۱۰ درصد بگویند دوست دارم جای دیگری زندگی کنم، ولی امکانش را ندارم و شاید دو درصد هم بگویند تلاش میکنم که امکانات را فراهم کنم تا بروم. ولی وقتی در نظرسنجیها میپرسید چقدر تمایل به مهاجرت دارید و با درصدهای بالایی مواجه میشوید، نشان دهنده یک مشکل بسیار جدی در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور است.
وی می گوید: چون ناامیدی وحشتناکی سراسر جامعه و به ویژه جوانان و نخبگان را فراگرفته و احساس میکنند در اینجا با حاکمیتی روبرو هستند که به هیچ وجه حاضر به شنیدن سخن آنها نیست و حتی میخواهد آنها را تنبیه کند که چرا اعتراض کردهاند و چرا خواستهاند اعلام کنند که شرایط مناسب نیست؟ در عین حال هیچ نوع اقدام عملی هم نکردهاند مگر اینکه دستگیر، محاکمه و زندان کردهاند. به هر حال آسیبهای جسمی به افراد وارد کردهاند. همه اینها باعث شده که نسل جوان و خیلی از ایرانیها به این نتیجه برسند که اساسا دیگر امکان تغییر را از دست دادهاند.
این جامعه شناس اضافه می کند: من نمیخواهم بگویم امکان تغییر از بین رفته ولی در واقع این تصور الآن برای بسیاری افراد به وجود آمده که این کشور به همین شکل موجود ادامه حیات خواهد داد، چیزی تغییر نخواهد کرد و شرایط ما هر روز بدتر خواهد شد؛ به لحاظ اقتصادی ما مشکلات زیادی در پیش داریم، به لحاظ سیاسی با یک حاکمیت انعطافناپذیر روبرو هستیم که به هیچ وجه تمایل به مشارکت نخبگان و مردم ندارد، با یک کشوری رو به رو هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی عمیقی در آینده خواهد بود و کشوری که دارد ارزشهای اجتماعی و اخلاقی در آن به انحطاط کشیده میشود.
این پیامی است که تقریبا بسیاری افراد گرفتند و متوجه هم شدند که امکان تغییر برای آینده نیست. این تصور الآن عمومیت پیدا کرده؛ من نمیگویم درست است ولی به عنوان جامعهشناس هر جا هستم یا در سایتها میبینم که چنان ناامیدی و یأسی بر کشور حاکم شده که تقریبا امید را از بین برده است. با چنین وضعیتی رو به رو هستیم و این وضعیت میگوید شما ولو شده جان و اموالتان را به خطر بیاندازید، به هر شکل ممکن و هرچه زودتر، بتوانید از این وضعیت خارج شوید.
نتیجه این مهاجرت و پناهندگی میشود و کسانی که بضاعتش را دارند از طریق رسمیتر و کسانی که بضاعتش را ندارند به اشکالی که داریم میبینیم، بخواهند از کشور خودشان بیرون بروند؛ علیرغم اینکه در اینجا تاریخ، فرهنگ، میراث، خانواده پدریشان و خیلی چیزهای خوب دیگر وجود دارد، آنقدر دافعههای این سرزمین برای آنها زیاد شده که فکر میکنند حتی اگر بخواهند خاطرات گذشته را حفظ کنند، اینجا جایش نیست و اگر به یک کشور دیگر بروند شاید خاطرات گذشتهای که از این کشور دارند را برای همدیگر روایت کنند و دست به این کار میزنند.
من الآن در خیلی از مردم دارم این ذهنیت نسبت به مهاجرت را میبینم. وقتی چنین ذهنیتی ایجاد شود، عملا مهاجرت امری محتوم و قطعی خواهد بود.
او می گوید: تبعات این موج مهاجرت توسعه نیافتگی بیشتر کشور است: قطعا یکی از مهمترین تبعاتش این است که هر روز فضای توسعه نیافتگی کشور بیشتر میشود و جامعه نیروهای خودش را از دست میدهد. چون معمولا در این مهاجرتها کسانی میروند که حداقل امکانات را دارند و قاعدتا جامعه از داشتن چنین نیروهایی محروم خواهد شد و طبیعی است که ما در یک لوپ توسعه نیافتگی و بحران قرار میگیریم و قطعا شرایط ما هر روز وخیمتر و ناکارآمدی در جامعه بیشتر میشود، ناامیدی افزایش پیدا میکند و مسائلی که اشاره کردم باعث می شود مهاجرت هم تشدید شود.
او گفته های مصاحبه کننده که برخورد با حجاب ملایم تر شده و انتخابات مجلس در پیش است را رد می کند: چنین تصوری که شما مطرح می کنید، محال است. چون یکی دو روز نیست که ما با چنین وضعیتی سر و کار داریم و روزهایی بوده که امید وسیعی برای تغییر در جامعه شکل گرفته ولی به هر دلیل امروز میشود گفت تمام اینها سوخته است. به هر حال نمیشود یک جامعه را دائم وعده داد و نمیشود گفت بالأخره اوضاع خوب میشود و شرایط بهتری فراهم خواهد شد… با یک افق کوتاه و با این وعده که مثلا انتخابات میتواند شرایط را بهتر کند، به نظر من به نتیجهای نمیرسیم. در شرایط فعلی من افق روشنی را برای تغییر نمیبینم و این انتخابات هم بدون تردید بهتر از انتخابات سال ۹۸ یا ۱۴۰۰ نخواهد بود.
ادامه مطلب
تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات استان آذربایجان غربی
اعتراضات شبانه در زاهدان به دنبال اعتصابات شنبه
رواج خودکشی در جنوب غرب تهران؛ فقر مهمترین عامل خودکشی کودکان و نوجوانان است