اول ماه مه روزی بس تاریخی برای کسانی است که به جهانی بدون استثمار انسان از انسان، بدون ستم وتبعیض و کره زمینی سبز وشکوفا دل بستهاند .اول ماه مه روزی است که نشانی از هفته خونین کارگران شیکاکو در سال 1886 دارد که برای محدود کردن کارروزانه به هشت ساعت دست به اعتصاب زدند. این بار کارگران شهر در یک صف و با پرچمی متحد راهی خیابانها شدند. سرمایه داران نیروی پلیس را برای سرکوب آنان به میدان فرستادند. اما کارگران، زنان ومردان، از گرایشهای مختلف سیاسی کارگری، بازو در بازو، زیر پرچم مشترک اتحادیه خود، به مارش ادامه دادند و در برابر نیروهای سرکوبگر مقاومت کردند. روز اول ماه مه برای انسانهای مترقی جهان که تودهها را سازندگان تاریخ میدانند و با استثمار انسان از انسان و ستم و تبعیض موجود مخالفند، روز تاریخی و مبدا نوینی برای رهائی است. چون چنین روزی بنام طبقهای ثبت شده که برای اولین باردر تاریخ آگاهانه پا به میدان مبارزه ای می گذارد که آزادی ورهایی خود را در گرو اضمحلال ومحو دولت وایجاد جامعه ای بی طبقه می داند و آشکارا اعلام می کند که با براندازی نظام سرمایهداری ماشین دولتی تابحال ساخته شده را در هم می شکند ونظام نوینی را بدست اکثریت عظیم مردم و در خدمت آنها بوجود می آورد. این طبقه در برنامهاش نه تنها براندازی نظام مالکیت خصوصی بر ابزار تولید را اجرا می کند؛ بلکه در پی رفع هر گونه ستم می باشد ومبارزه برای رهایی زن را جزوی جدا ناپذیر از امر رهای خود می داند و براین گفته عمیقا باور دارد که بدون شرکت زنان هیچ جنبش انقلابی نمی تواند بوجود آید چه رسد که به پیروزی هم نایل گردد.
روز اول ماه مه پرچمی است در دست هیچ بودگان. این پرچم عزم راسخ و همبستگی جهانی آنها را برای کسب حقوق اولیه خود، برای ایجاد جهانی بدون استثمار انسان از انسان و بدون ستم، تقویت مینماید. با بحران ساختاری عمومی سرمایه داری و فروماندگی حکومتهای سرمایهداری در تدارک برای جلوگیری از کشتار جمعی ویروس کرونا هر روز بیشتر برای اکثریت عظیم مردم گفتهی روزا لوگزامبورک که سرمایهداری بشر را به لبه پرتگاه نابودی کشانده وتنها راه نجات سوسیالیسم است روشن می شود. این مسیر گلگون شده از خون میلیونها رنجبر و زحمتکش زن ومرد، امروز دیگر به راه همگانی بشریت برای رهائی تبدیل شده است. جهان را دیگر نمی توان با دین ومذهب و خدعه و دروغ، در یک کلام، متافیزیک اداره کرد،. بلکه علم و دانش و راستی و همکاری احاد جامعه را طلب می کند. دیگر اصل اساسی اداره جامعه توسط تودهها که سازندگان تاریخند به شعار روز تبدیل شده است. طبقه کارگر بخاطر وجود دشمنان طبقاتی پر قدرت حاکم، هنوز راه طولانی، سخت و پر پیچی و خمی را در رسیدن به اهدافش در پیش دارد. هیچ طبقه ای تا به حال به رضای خود صحنه را ترک نکرده است. هیچ حاکمی خرده نانی به رعایای خود نبخشیده مگر آنکه در برابر مبارزات مردم مجبور شده عقب بنشیند تا در فرصت مناسب آنچه را از دست داده باز پس گیرد. در کشور ما تاریخ حکومتها تاریخ سرکوب و ستم وغارت بوده وتا امروز هست. واعظان و منبر نشینان، نمایندگان سرمایه داری جهانی که دین و دمکراسی را تبلیغ می کنند ادامه دهندگان حاکمان پیشینند. بر ماست بعنوان کمونیست و سوسیالیست و هر گرایش دیگر چپی که داریم وظیفه اسا سی خود را افشای همه جانبه رژیم جمهوری اسلامی قرار دهیم و اتحاد و سازماندهی اول ماه مه را در صفی مشترک با پرچمی سرخ و بنام اتحاد بزرگ وسیعترین تودههای رنجبر و زحمتکش برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی به پیش بریم.
طبقه کارگرایران در این صد سال گذشته به نیرویی تعیین کنندهیی درتعیین آینده و سرنوشت جامعه تبدیل شده است. این طبقه در این صد سال در مبارزهای بس سخت تحت دیکتاتوری سلطنتی و شاهنشاهی و امروز تحت دیکتاتوری سرمایه داری اسلامی برای بدست آوردن حقوق خود جنگیده است. کمونیسم علمی بیش از صد سال است به ایران آمده و کمونیستها در اندیشه و عمل نسل اندر نسل، تلاش کرده اند آنرا با شرایط مشخص جامعه ایران تلفیق دهند و راهنمای مبارزاتی خود قراردهند. از صفوف آنها رفقایی جان خود را از زن و مرد در مبارزه علیه دشمنان طبقاتی طبقه کارگر از دست دادهاند و راهی را برای پیشرفت کنونی جنبش کارگری بازکردهاند. اما هنوز خود طبقه کارگر به ستون فقرات جنبش کمونیستی تبدیل نشده و هنوز تشکلهای موجود؛ ترکیب طبقاتیشان تغییر اساسی نکرده است. درست بخاطر همین کمبود است که طبقه کارگر ایران با تمام صد سال مبارزه نستوه و پیگیر و دائمی امروز در خط همراه تهیدستان میلیونی دیگر در خط زیر فقر زندگی میکند، ازتشکلهای کارگری مستقل خود و حتی از برگزاری مراسم روز جهانی خود در اول ماه مه، محروم است.
برنامه سیاسی طبقه کارگر ایران برای مقابله با دشمنان طبقاتی خود که تا دندان مسلح اند باید از مشی سیاسی عمومی بسیج و متحد کردن وسیعترین نیروهای کارگران و زحمتکشان پیروی کند. طبقه کارگر بدون تودههای عظیم رنجبران – بدون کلیه جنبشهای ضد رژیم سرمایهداری حاکم یعنی بدون یک جریان وسیع تودهای که اکثریت عظیم مردم را در بر بگیرد، هرگز نخواهد توانست انقلابی را به پیروزی رساند.
امروزه رژیم جمهوری اسلامی به انتهای خط رسیده است. جنایات و بیکفایتی این نظام به قدری در عمل برای تودههای مردم به اثبات رسیده که با ضربهای سازمان یافته، سقوطش حتمی و جنازهاش در خیابانها افتاده است. متاسفانه براثر وجود دستگاههای امنیتی و سرکوبِ شدید هنوز توازن قوا در میدانهای نبرد خیابانی به سود جبههی مردمی و فرودستان نچربیده است.
ما امسال همانند سالهای پیشین در اول ماه مه پرچم سرخ این روز تاریخی را همراه کارگران سراسر جهان در اهتزاز نگه میداریم .
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
مرگ برامپریالیسم
زنده باد سوسیالیسم
حزب رنجبران ایران
دیدگاه ها