سپیده قلیان فعال مدنی و زندانی سیاسی چپگرا پیامی را خطاب به کنفرانس مونیخ از داخل بند زنان زندان اوین منتشر کرد.
در بخشی از این پیام آمده است: در شرایطی که جامعه مدنی و اپوزیسیون ایران در بند و تحت فشار اعدامها و سرکوب است، درست در چنین شرایطی لازم است که نیروهای دموکراتیک ایران به هم پیوند بخورند. نهادهای دموکراتیک، مدنی و حقوق بشری باید مورد حمایت جامعه بینالمللی قرار بگیرند. زن زندگی آزادی جنبشی نیست که به این زودیها بخوابد، نسلی در جریان این انقلاب برپاخاسته است که نه فقط جمهوری اسلامی بلکه تفکر استبدادی را زیر سوال میبرد، انقلاب فراز و فرود دارد و کشورهای دموکراتیک و مجامع بینالمللی دقیقاً در چنین شرایطی باید صدای جامعه مدنی، حقوق بشری و نهادهای دموکراتیک ایران باشند. وی در پایان می افزاید: فشارهای بینالمللی را به این رژیم خونخوار افرایش دهید، آمار اعدامها را در ایران ببینید، این آمار هر کدام یک زندگی بودند، ما به خاطر مقاومت بیشتر در حال سرکوب شدیدتر هستیم.
آیا خانم قلیان میداند که این کنفرانس درواقع کنفرانسی امنیتی است که هرساله با حضور مقامات امنیتی کشورهای مختلف (با محوریت کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپا) و با حمایت مالی دولت آلمان و احزاب راست و چند بانک بین المللی برگزار میشود؟ سال گدذشته در این کنفرانس اپوزیسیون راستگرای ایران مانند پهلوی و علینژاد مشغول لابیسازی با همان امنیتی های غربی برای فشار آوردن به رژیم ایران بودند. من نمیخواهم خانم قلیان را تکفیر کنم و به ایشان بگویم که کسی که خود را سوسیالیست مینامد “حق” ندارد در هیچ سطحی وارد دیپلماسی با نیروهای جهانی و دولتهای امپریالیستی بشود، اما از ایشان میپرسم که آیا حداقل امکانات چنان دیپلماسی برای نیروهای چپ و مشخصاً شخص شما مهیاست تا توقع شما از چنین نامه نگاری برآورده شود؟ دوم اینکه آیا فکر نمیکنید با پیوستن به چنین کارزارهایی بیشتر به همان نیروی اپوزیسیون راستگرایی کمک میکنید که امکانات حضور در کنفرانس و لابیگری با نیروهای راست جهانی را داراست و اتفاقاً با سوار شدن بر موج همان فعالان داخل کشور، کانون ثقل آلترناتیوسازی را به خارج از کشور منتقل کند؟ پاسخ من به این دو سوال مشخص است و تصور میکنم پاسخ سپیده قلیان بسیار بیش از نامۀ ایشان اهمیت داشته باشد.