27/04/2024

نظریه‌ای جایگزین برای توضیح سیاهچاله‌ها

هنگامی که جرم یک پدیده بیشتر از سه توده خورشیدی بشود، گرانش بر همه چیز غلبه کرده و پدیده را به سیاهچاله بدل می‌کند

یکی از پیش‌بینی‌های اصلی نظریه «نسبیت عام» انیشتین این است که گرانش پایدارترین نیروی جهان است و در نهایت بر تمام انواع دیگر نیرو پیروز می‌شود.

ستارگان برای مقابله با گرانش هیدروژن را به عناصر جدید تجزیه می‌کنند، و الکترون‌ها و نوترون‌ها برای مقابله با گرانش فشار می‌آورند، اما واکنش‌های آنها در برابر کشش پیوسته گرانش، جرم کوتوله‌های سفید یا ستاره‌های نوترونی را محدود کند.

پدیده‌های کیهانی برای مقابله با گرانش تلاش می‌کنند توده‌ بیشتری ایجاد کنند، و این تا حدودی جواب می‌دهد. با این وجود، هنگامی که جرم یک پدیده بیشتر از سه توده خورشیدی بشود، گرانش بر همه چیز غلبه کرده و پدیده را به سیاهچاله بدل می‌کند. در حالی که برای اثبات وجود سیاهچاله‌ها شواهد نظری و مشاهده‌ای بسیاری وجود دارد، نظریه سیاهچاله‌ها بدون اشکال نیست.

نظریه نسبیت عام در این باره پیش‌بینی می‌کند که توده به یک «تکینگی» بی‌نهایت متراکم که در آن قوانین فیزیک از معنی تهی می‌شوند تبدیل می‌شود. این تکینگی را یک «افق رویداد» محاصره می‌کند. افق رویداد نقطه‌ای بدون بازگشت است، که هر چیزی که از مرز آن عبور کند، در سیاهچاله فرو می‌افتد.

این موارد اگرچه به‌طور عام توسط دانشمندان پذیرفته شده‌اند، اما در مقایسه با رویدادهای واقعی بی‌اشکال نبوده‌اند. به همین دلیل هم دانشمندان مدت‌هاست تلاش می‌کنند برای توضیح رویدادهای مشابه سیاهچاله‌ها که نه تکینگی و نه افق رویداد ایجاد می‌کنند، توضیح دیگری بیابند.

یک گزینه جایگزین برای سیاهچاله، «ستاره خلاء گرانشی» یا «ستاره فشرده گرانشی» است که معمولاً به آن «گراواستار» گفته می‌شود. نظریه گراواستار نخستین بار در سال 2001 پیشنهاد شد.

بر اساس این نظریه، بیشینه انرژی در جهان ماده معمولی یا حتی ماده تاریک نیست، بلکه انرژی تاریک است. این انرژی تاریک است که باعث گسترش کیهان می‌شود، و بنابراین شاید بتواند با فروپاشی گرانشی در تراکم زیاد مقابله کند، که به ایجاد گراواستار می‌انجامد.