27/04/2024

پایه‌های لرزان اقتصاد ایران

گر همین یک کار در ایران امروز آزاد شود و پرسش از شهروندان با آزادی همراه باشد میزان نارضایتی مردم از روزگار کسب‌وکار و معیشت و دیگر مسائل مثل آزادی بیان‌، آزادی انتخاب روش زندگی و… از تاریکی به روشنی می‌رسد. روزگار اما چنین نشده و شهروندان راهی برای نشان دادن گلایه‌های ژرف و گسترده خود نمی‌یابند‌.

همه آمارهای در دسترس در سال‌های پس از ۱۳۹۰ نشان می‌دهد اقتصاد ایران توانایی کافی برای سپری کردن بدترین‌ها را ندارد و در گرداب فرو رفته و به‌اندازه‌های تهیدستی شهروندان افزوده می‌شود. پیش‌بینی‌هایی که از روزگار کسب‌وکار ایرانیان می‌شود نیز چندان خوش‌بینانه نیست.

واقعیت این است که اقتصاد ایران در دهه‌های تازه‌سپری‌شده روی دو پایه بسیار نیرومند بنا شده بود: یک پایه استوار بودن نسبی کسب‌وکار شهروندان بر درآمد حاصل از صادرات نفت ایران بوده است. درآمد سالانه ۵۰ میلیارد دلار در سال از صادرات نفت بیشترین کاستی‌ها و کجی‌ها را در اقتصاد می‌پوشاند و دولت‌های گوناگون با تخصیص این میزان درآمد به انواع یارانه‌ها شهروندان را در وضعیت رضایت نسبی قرار می‌دادند.

حالا این درآمد حاصل از صادرات نفت سست شده و بازارهای جهانی و نیز ادامه تحریم نفتی ایران راه ورود درآمد نفتی را بسته و یکی از پایه‌های اقتصاد ایران سست شده است. پس‌اندازهای خرد و متوسط شهروندان ایرانی و اعتماد به دولت‌های مستقر در ایران و امید به بهبود وضعیت کسب‌وکار در آینده ستون و پایه دیگر مستحکم اقتصاد ایران بوده است. تورم‌های بالای ۴۰ درصد تاب و توان شهروندان را نابود کرده است و ایرانیان شکاف درآمدها و هزینه‌ها را به خوبی لمس می‌کنند و دیگر پس‌اندازی هم برای خرج کردن نمانده و این به بدتر شدن روزگار افزوده است. اکثریت شهروندان ایرانی امیدی به بهبود وضعیت اقتصادی ندارند، زیرا مدیران دولت تاکید دارند باید نظام سیاسی غرب شکست بخورد تا راه باز شود و این یک کار سترگ است و زمان می‌برد. ناکارآمدی دولت مستقر در یافتن راهی که بتوان از آن رفت و اقتصاد را به نقطه روشن رساند نیز مزید بر علت شده و شهروندان را به مرز استیصال می‌کشاند. با این وضعیت آیا می‌توان راهی برای عبور کمتر آسیب‌زننده پیدا کرد؟…

s24