۱. مقدمه
نیروی کار در هر جامعه، بنیان اصلی تولید اجتماعی و شاخصترین بیانِ رابطهٔ طبقاتی میان کار و سرمایه است. در ایرانِ کنونی (سال ۲۰۲۵)، شرایط اقتصادی، تورم مزمن، سیاستهای نولیبرالی دولت، تحریمهای خارجی، و فروپاشی قدرت خرید مزدبگیران، همگی ساختار اجتماعی را بهشدت تحت فشار قرار دادهاند.
این گزارش به تحلیل وضعیت کنونی نیروهای کار، با تمرکز بر شاخصهای کلیدی اقتصادی، اشتغال، و وضعیت طبقاتی میپردازد و همزمان نگاهی سیاسی و ساختاری به نقش دولت سرمایهداری و نظام انحصاری حاکم دارد.
۲. چشمانداز کلان اقتصاد ایران
در سال ۲۰۲۵، اقتصاد ایران با تورمی نزدیک به ۴۲ درصد (بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول) و رشد اقتصادی کمتر از ۲ درصد روبهرو است.
تورم ساختاری ناشی از کاهش ارزش پول ملی، حذف یارانههای کالاهای اساسی، و افزایش هزینههای انرژی، قدرت خرید مزدبگیران را به پایینترین سطح دو دههٔ اخیر رسانده است.
بهگزارش نهادهای داخلی، قیمت مواد غذایی در پنج سال گذشته بیش از ۵ برابر افزایش یافته و شاخص هزینهٔ مسکن در کلانشهرها بیش از ۷۰۰٪ رشد داشته است.
در چنین شرایطی، دستمزد اسمی گرچه سالانه بالا میرود، اما دستمزد واقعی سقوط میکند. طبق محاسبات این گزارش، شاخص دستمزد واقعی (با سال پایهٔ ۲۰۲۲ = ۱۰۰) در سال ۲۰۲۵ به حدود ۶۵ واحد رسیده است؛ یعنی کارگر ایرانی امروز تنها دو سومِ قدرت خرید خود را نسبت به سه سال پیش دارد.
۳. ترکیب نیروی کار و اشتغال
طبق دادههای بانک جهانی و مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت نیروی کار در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۱ درصد و نرخ مشارکت زنان تنها ۱۳ تا ۱۵ درصد بوده است. این رقم نهتنها یکی از پایینترین در منطقه است، بلکه بیانگر تداومِ حذفِ ساختاری زنان از بازار کار رسمی و سلطهٔ الگوی مردمحورِ بازار سرمایهداری ایرانی است.
در مقابل، نرخ بیکاری رسمی حدود ۸.۵ تا ۱۰ درصد اعلام شده، اما کارشناسان مستقل بر این باورند که نرخ واقعی (با احتساب مشاغل نیمهوقت، موقت و بدون بیمه) دو تا سه برابر رقم رسمی است.
جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله، بیشترین آسیب را متحمل شدهاند؛ حدود ۲۵ درصد از آنان در وضعیت NEET (نه شاغل، نه در حال تحصیل) قرار دارند.
۴. ساختار اشتغال و گسترش بخش غیررسمی
اقتصاد ایران در دههٔ اخیر شاهد غلبهٔ اشتغال غیررسمی بوده است. برآوردها نشان میدهد که حدود ۶۵ تا ۶۷ درصد از نیروی کار در واحدهای خرد، کارگاههای خانگی، و کسبوکارهای بدون ثبت قانونی مشغولاند.
کارگران غیررسمی معمولاً از بیمهٔ اجتماعی، حمایت قانونی، و قراردادهای کار محروماند. نتیجهٔ این وضعیت، ناامنی شغلی، بیثباتی درآمدی و فقر کارمحور است.
در شهرهای بزرگ، کارگران پیمانکاری و فصلی بخش خدمات، حملونقل، و ساختمانسازی، با دستمزدهایی بین ۷ تا ۱۲ میلیون تومان در ماه کار میکنند، در حالی که خط فقر رسمی در تهران بیش از ۵۰ میلیون تومان تخمین زده میشود.
۵. حداقل دستمزد و فقر کارمحور
شورای عالی کار در سال ۲۰۲۵ حداقل دستمزد ماهانه را ۱۰۳٬۹۰۹٬۶۸۰ ریال (حدود ۱۰ میلیون تومان) تعیین کرد.
اما با توجه به تورم بالای مواد غذایی و مسکن، این دستمزد تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد هزینههای واقعی زندگی یک خانوار کارگری را پوشش میدهد.
بهعبارت دیگر، کارگر ایرانی امروز بیش از نیمی از نیازهای ضروری خود را تأمین نمیکند و مجبور است یا چند شغل همزمان بگیرد یا به کار غیررسمی و قاچاق خرد روی آورد.
همزمان، فقر کارمحور (یعنی فقر در میان شاغلان) گسترش یافته است؛ نزدیک به ۶۰ درصد از خانوارهای کارگری زیر خط فقر درآمدی قرار دارند.
۶. اعتصابات، اعتراضات و سرکوب
فشار معیشتی و فروپاشی امنیت شغلی به موجی از اعتراضات کارگری انجامیده است.
بر اساس گزارشهای مستقل، در سالهای اخیر میانگین اعتصابات و تجمعات صنفی از حدود ۱۲۰ مورد در ۲۰۲۲ به بیش از ۳۰۰ مورد در ۲۰۲۵ افزایش یافته است.
کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، فولاد اهواز، صنایع نفت و گاز جنوب، معلمان، بازنشستگان، و کارگران خدمات شهری از فعالترین گروههای معترض بودهاند.
با اینحال، بخش بزرگی از این اعتراضات با سرکوب، بازداشت، یا بیپاسخی کامل دولت مواجه شده است.
نبود تشکلهای مستقل کارگری و سرکوب سندیکاها باعث شده اعتراضات کارگران پراکنده، دفاعی و عمدتاً اقتصادی باقی بماند، هرچند بُعد سیاسی آن در حال رشد است.
۷. زنان کارگر و بحران مضاعف
زنان کارگر در ایران با دو شکل از استثمار روبهرو هستند: استثمار اقتصادی از سوی سرمایه، و سلطهٔ جنسیتی از سوی ساختار مردسالار جامعه.
در بسیاری از صنایع سبک، کارگاههای پوشاک و بستهبندی، زنان کارگر بدون بیمه و با دستمزدی کمتر از مردان کار میکنند.
در بخش بهداشت، آموزش و خدمات، زنان بارِ اضافی بحران اقتصادی را بر دوش دارند، در حالی که مشارکتشان در تصمیمگیریهای اقتصادی و اتحادیهای تقریباً صفر است.
افزایش هزینهٔ مراقبت از کودکان، کمبود امنیت شغلی و فرهنگی، و تبعیض سیستماتیک علیه زنان، به بازتولید فقر زنانه منجر شده است.
۸. کودکان کار و جوانان حاشیهنشین
برآورد سازمانهای بینالمللی (ILO و یونیسف) نشان میدهد که در ایران دستکم دو میلیون کودک بهطور مستقیم در مشاغل غیررسمی (زبالهگردی، دستفروشی، کارگاههای کوچک و کشاورزی) فعالیت میکنند.
این پدیده نهتنها نقض آشکار حقوق کودک است، بلکه نشانگر عمق فقر طبقاتی در جامعه است.
کودکِ کار در واقع چهرهٔ کوچک کارگر بزرگسال است که در سنین پایین وارد چرخهٔ استثمار میشود.
۹. تحلیل ساختاری و طبقاتی
از دیدگاه اقتصاد سیاسی مارکسیستی، بحران کار در ایران نتیجهٔ تضاد بنیادی میان نیروی کار مولد و نظام انباشت سرمایهٔ شبهرانتی است.
در غیاب تولید صنعتی پویا و در حضور شبکههای انحصاریِ شبه سرمایهدارانه، ارزش اضافی حاصل از کار زحمتکشان نه در بازتولید اجتماعی بلکه در رانت، فساد، و سرمایهگذاری غیرمولد (زمین، مستغلات، واردات) مصرف میشود.
بنابراین، طبقهٔ کارگر ایران عملاً با سرمایهداری غیرمولدِ دولتی ـ شبهخصوصی روبهروست؛ نظامی که از کارِ اجتماعی تغذیه میکند اما هیچ بازتولیدی در سطح زندگی و رفاه کارگر ندارد.
همین تضادِ بنیادی است که مبارزات اقتصادی را بهتدریج به سطح مبارزات سیاسی میکشاند — مبارزهای برای حق تشکل، آزادی سیاسی، و در نهایت رهایی از سلطهٔ سرمایه.
۱۰. جمعبندی و نتیجهگیری
۱. نیروی کار در ایران با بحران تاریخی در سه سطح روبهروست:
الف) سقوط درآمد واقعی؛
ب) گسترش اشتغال غیررسمی و فقر کارمحور؛
ج) انسداد سیاسی و سرکوب تشکلهای کارگری.
۲. در شرایطی که دولت و سرمایه به دنبال تثبیت نظم نابرابر موجودند، تنها همبستگی طبقاتیِ آگاهانه و سازمانیافته میتواند راهِ مقاومت در برابر این روند باشد.
۳. وضعیت زنان و کودکان کار نماد چهرهٔ انسانیِ بحران سرمایهداری ایرانی است؛ بدون رهایی آنان، رهایی کارگر نیز ممکن نیست.
۴. آیندهٔ نیروهای کار در ایران در گروِ پیوند مبارزات اقتصادی روزمره با افق سیاسی رهایی از نظام سرمایهداری است — افقی که در تاریخ معاصر ایران بارها سرکوب شده اما هنوز زنده است.
۱۱. دادههای آماری کلیدی (خلاصه)
| شاخص | 2022 | 2023 | 2024 | 2025 |
| تورم سالانه (%) | 40 | 46 | 49 | 42 |
| حداقل دستمزد (میلیون ریال/ماه) | 30 | 60 | 90 | ۱۰۳.۹ |
| شاخص دستمزد واقعی (پایه ۲۰۲۲=۱۰۰) | 100 | 85 | 72 | 65 |
| مشارکت زنان (%) | 14 | ۱۳.۵ | ۱۴.۵ | ۱۴.۵ |
| سهم اشتغال غیررسمی (%) | 60 | 62 | 65 | 67 |
| جوانان NEET (%) | 22 | 23 | 24 | 25 |
| اعتراضات کارگری (تخمینی) | 120 | 180 | 260 | 320 |
۱۲. منابع و یادداشتها
- صندوق بینالمللی پول (IMF, 2025): World Economic Outlook
- بانک جهانی (World Bank, 2024): Labor Force Participation Data
- سازمان بینالمللی کار (ILO, 2024): Labour Market Reports – Iran
- مرکز آمار ایران (سالنامههای آماری ۱۴۰۲–۱۴۰۳)
- گزارشهای محلی از رسانههای کارگری و حقوقبشری دربارهٔ اعتصابات ۲۰۲۲–۲۰۲۵
نتیجهٔ نهایی
طبقهٔ کارگر ایران در شرایطی بهسر میبرد که ترکیبِ بحران اقتصادی، فشار سیاسی، و انسداد اجتماعی، بازتولید زندگی روزمره را دشوار ساخته است.
اما درست در دل همین بحران است که آگاهی طبقاتی و میل به سازمانیابی مجدد سر برمیآورد.
آیندهٔ نیروهای کار در ایران، نه در تعدیل اقتصادی ، بلکه در گذار سوسیالیستی و بازسازی ریشهای مناسبات تولید و مالکیت رقم خواهد خورد.
سایت آینه روز
دربارۀجنبش مستقل کارگری در پیکار دمکراتیک
اعتصاب کارگران بومی در مجتمع صنعتی و معدنی تیتانیوم کهنوج
تداوم تجمع کارگران تازهاستخدام پالایشگاه هفتم پارس جنوبی
افزایش ۶۰ درصدی قیمت لبنیات در کشور