وزیر اقتصاد در تازهترین اظهاراتش، با واژههایی تکراری اما بزکشده از واگذاری و خصوصیسازی سخن گفته است؛ اینبار با تأکید بر واگذاری همزمان مالکیت و مدیریت بنگاههای دولتی به «بخش خصوصی واقعی». اما از نگاه کارگران، آنچه پشت این واژههای پررنگولعاب پنهان شده، نه توسعه اقتصادی است و نه عدالت اجتماعی؛ بلکه ادامه همان روند تباهکنندهای است که در دهههای اخیر بارها تجربهاش کردهایم.
سالهاست به نام چابکسازی، سبکسازی، کوچکسازی دولت و بهبود بهرهوری، هزاران کارگر اخراج شدهاند، کارخانهها تعطیل شدهاند، دستمزدها ماهها عقب افتاده و کارگران را از حداقلترین حقوق صنفیشان محروم کردهاند. اما در عمل نه دولت چابک شد، نه بخش خصوصی توانمند شکل گرفت؛ فقط عدهای نورچشمی، مفت و بیرقابت، کارخانههایی را که با عرق جبین نسلها ساخته شده بود، بلعیدند، خاکاش را به قیمت زمین فروختند یا وارد بورس و سفتهبازی شدند.
حالا دوباره همین نسخه شکستخورده با همان شعارهای توخالی عرضه میشود. مگر نه اینکه بسیاری از واگذاریهای قبلی، امروز یا در دادگاههای فساد مطرحاند یا به ورشکستگی کامل انجامیدهاند؟ مگر نه اینکه کارگران، اولین قربانیان خصوصیسازیهای رانتی و بیدر و پیکر بودهاند؟
هیچ کارگری مخالف کارآمدی و بهرهوری نیست. اگر قرار است اصلاحی صورت گیرد، باید اول از پاسخگویی به فاجعههای خصوصیسازی گذشته آغاز شود. اگر قرار است حرف از مردمیسازی زده شود، باید از حق اداره و نظارت مستقیم مردم و نمایندگان واقعیشان، از جمله تشکلهای کارگری، آغاز شود، نه با نسخههای تکراری که تنها لباس نو بر تن الیگارشی میپوشانند.
رسانه کارگران ایران
اعتصاب کارگران بومی در مجتمع صنعتی و معدنی تیتانیوم کهنوج
تداوم تجمع کارگران تازهاستخدام پالایشگاه هفتم پارس جنوبی
افزایش ۶۰ درصدی قیمت لبنیات در کشور
تجمع اعتراضی کارگران ذوبآهن اصفهانv