| دوره | وضعیت طبقه کارگر | نقش کمونیست ها و روشنفکران |
| ۱۲۰ سال پیش | کارگران نوظهور، اعتراضات پراکنده، فاقد آگاهی طبقاتی | آموزش اولیه، افشای ساختارهای سرمایهداری، سازماندهی اعتصابات و اتحادیهها |
| دهههای میانی (۱۳۲۰–۱۳۵۰) | رشد صنایع، افزایش جمعیت کارگری، اعتراضات صنفی و سیاسی | هدایت اعتصابات نفت، ایجاد اتحادیههای کارگری، پیوند با جنبشهای جهانی |
| امروز | کارگران صنعتی و خدماتی، فشار اقتصادی شدید، سرکوب تشکلها | تحلیل سیستماتیک، آگاهیبخشی طبقاتی، سازماندهی اعتراضات، همبستگی ملی و بینالمللی |
۱. آغاز پیدایش طبقهٔ کارگر در ایران
در حدود سال ۱۳۰۰ شمسی (۱۹۰۰ میلادی)، ایران وارد نخستین مراحل تحول سرمایهداری شد. صنایع بزرگ هنوز بسیار محدود بود و اقتصاد کشور بیشتر بر کشاورزی و تولید سنتی استوار بود. طبقهٔ کارگر نوظهور عمدتاً شامل کارگران کارگاهها، صنعت نساجی، چاپخانهها، کارگران راهآهن و معادن میشد. شرایط کار بسیار سخت بود: ساعات طولانی، دستمزدهای ناچیز، نبود امنیت شغلی و فقدان هرگونه حمایت قانونی. اعتراضات در آن دوران عمدتاً پراکنده و محلی بود و بیشتر به مطالبات اقتصادی محدود میشد، بیآنکه هنوز آگاهی طبقاتی و سیاسی منسجم شکل گرفته باشد.
۲. ورود کمونیسم و شکلگیری آگاهی طبقاتی
از دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ شمسی، با نفوذ نظریههای سوسیالیستی و مارکسیستی و شکلگیری احزاب و گروههای کمونیستی، کارگران ایران قدم به عرصهٔ آگاهی طبقاتی نهادند. کمونیستها در این دوره نقش برجستهای داشتند:
- آگاهیبخشی: نشان دادند که مشکلات کارگران نتیجهٔ ظلم فردی یا مدیران فاسد نیست، بلکه ریشه در ساختار سرمایهداری وابسته به امپریالیسم دارد.
- سازماندهی: به تشکیل اتحادیهها، کمیتههای اعتصاب و سازمانهای مستقل کارگری یاری رساندند.
- تأکید بر همبستگی طبقاتی: کارگران را فراتر از تفاوتهای قومی، محلی یا صنفی به یک جنبش متحد پیوند زدند.
نمونهٔ برجستهٔ این نقش را میتوان در اعتصابات کارگران نفت آبادان در دههٔ ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ دید که به رهبری فعالان سیاسی توانستند مبارزهای گسترده علیه شرکت نفت انگلیس–ایران به پیش برند و خواستهای صنفی را با مطالبات سیاسی پیوند زنند.
۳. نقش طبقهٔ کارگر در دورهٔ معاصر
امروز طبقهٔ کارگر ایران بسیار گستردهتر شده است: از صنایع نفت و پتروشیمی تا خودروسازی، معدن، ساختمان، حملونقل و خدمات شهری. مشکلات اصلی همچنان پابرجاست: دستمزدهای پایین، قراردادهای موقت، تورم سرسامآور، کاهش قدرت خرید و سرکوب شدید تشکلهای مستقل. اعتراضات کنونی دیگر صرفاً محلی نیستند؛ اعتصابات سراسری، تجمعات هماهنگ در کارخانهها و شهرهای صنعتی و حتی اعتراضات کارگران پیمانی و رانندگان پلتفرمهای آنلاین نشاندهندهٔ شکلگیری اشکال نوین مبارزه است.
۴. وظیفهٔ کمونیستها و روشنفکران امروز
در شرایط کنونی، کمونیستها نقش مهمی در ارتقای سطح مبارزه ایفا میکنند:
- تحلیل طبقاتی: با تبیین ریشههای مشکلات در بستر سرمایهداری رانتی و وابسته، اعتراضات کارگری را از سطح صنفی به سطح سیاسی ارتقا میدهند.
- سازماندهی و همبستگی: از طریق ایجاد شبکههای کارگری، انتشار مطالب آموزشی و افشای سیاستهای ضدکارگری حکومت و بورژوازی، به انسجام جنبش کمک میکنند.
- همبستگی جهانی: با پیوند زدن کارگران ایران به تجربهها و مبارزات جهانی، امکان تقویت قدرت طبقاتی در سطح بینالمللی فراهم میشود.
۵. روند اعتراضات در دهههای اخیر
در دو دههٔ اخیر، اعتراضات کارگری در ایران روندی صعودی داشته است. تنها در سال ۱۴۰۳ (۲۰۲۵ میلادی)، نزدیک به ۲۷۸۹ اعتراض کارگری ثبت شد که نسبت به سالهای قبل حدود ده درصد افزایش داشت. در تیرماه همان سال، دستکم ۶۲ تجمع و اعتصاب در بیش از ۲۵ شهر کشور شکل گرفت. سال ۱۴۰۲ (۲۰۲۴ میلادی) نیز بیش از ۱۶۰۰ تجمع و اعتصاب کارگری برگزار شد که «کمپین اعتصاب ۱۴۰۲» یکی از نمونههای برجستهٔ آن بود.
از اعتصاب ۱۰۵ هزار کارگر پیمانی در نفت و پتروشیمی (۱۴۰۰) تا اعتراضات کارگران معدن طلای آقدره تکاب، این روند نشان میدهد که طبقهٔ کارگر ایران با وجود سرکوب، هر روز سازمانیافتهتر وارد صحنه میشود.
۶. نقش تاریخی و معاصر کمونیستها
در یک نگاه کلی:
- ۱۲۰ سال پیش: طبقهٔ کارگر نوظهور و اعتراضات پراکنده؛ کمونیستها در حال آموزش و سازماندهی اولیه.
- دهههای میانی (۱۳۲۰–۱۳۵۰): رشد صنایع و جمعیت کارگری؛ کمونیستها در هدایت اعتصابات بزرگ و ایجاد اتحادیهها نقش تعیینکننده داشتند.
- امروز: کارگران صنعتی و خدماتی زیر فشار اقتصادی و سرکوب؛ کمونیستها با تحلیل طبقاتی، آموزش و سازماندهی، ستون اصلی همبستگی طبقاتیاند.
۷. مشکل پراکندگی و سکتاریسم
با وجود خدمات عظیم، کمونیستها تاکنون نتوانستهاند صفوف خود را متحد کنند. سکتاریسم، یعنی اولویت دادن به اختلافات فرعی و مرزبندیهای فرقهای بر منافع کل طبقهٔ کارگر، همچنان آفت جنبش کمونیستی ایران است. این پراکندگی مانع از تشکیل حزب واحد انقلابی میشود و خلأ رهبری را برای بورژوازی و اپوزیسیون لیبرال پر میکند.
۸. ضرورت حزب واحد کمونیست
تجربهٔ جهانی نشان داده که بدون حزب واحد کمونیست، پیروزی طبقهٔ کارگر ناممکن است. چنین حزبی باید:
- بر پایهٔ برنامهٔ روشن سوسیالیستی شکل بگیرد،
- با اصل مرکزیت دموکراتیک اداره شود،
- پیوند ارگانیک و دائمی با مبارزات زندهٔ کارگران و ستم بران جامعه داشته باشد.
راه غلبه بر سکتاریسم، تمرکز بر اصول بنیادی مارکسیسم، ایجاد جبههٔ عمل مشترک، انتقاد و انتقاد از خود صادقانه، و پیوند روزافزون با طبقهٔ کارگر است.
جمعبندی
طبقهٔ کارگر ایران در طول ۱۲۰ سال گذشته همواره موتور تولید و اعتراض اجتماعی بوده است. اما این طبقه بدون هدایت و سازماندهی کمونیستها نمیتوانست از سطح مبارزهٔ اقتصادی فراتر رود. کمونیستها در انتقال آگاهی، سازماندهی و پیوند دادن مبارزات کارگری به اهداف سیاسی و بینالمللی نقشی کلیدی ایفا کردهاند. امروز نیز همین نقش حیاتی است، اما شرط تحقق آن غلبه بر پراکندگی و تشکیل حزب واحد انقلابی طبقهٔ کارگر است؛ حزبی که بتواند پرچم آزادی و سوسیالیسم را بر فراز مبارزات کارگری ایران برافرازد.
سایت آینه روز
دربارۀجنبش مستقل کارگری در پیکار دمکراتیک
اعتصاب کارگران بومی در مجتمع صنعتی و معدنی تیتانیوم کهنوج
تداوم تجمع کارگران تازهاستخدام پالایشگاه هفتم پارس جنوبی
افزایش ۶۰ درصدی قیمت لبنیات در کشور