جنایتی که امروز در غزه جریان دارد در تاریخ معاصر بشریت کمنظیر است. هزاران انسان بیگناه ــ زن، کودک و سالخورده ــ قربانی جنگافروزی و محاصرهای میشوند که نه تنها از سوی رژیم اسرائیل، بلکه با حمایت مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای امپریالیستی صورت میگیرد. پرسش اساسی این است: چرا دولتهای غربی و امپریالیستی در برابر چنین فاجعهای یا سکوت میکنند یا آشکارا از آن پشتیبانی به عمل میآورند؟
نخست آنکه اسرائیل از آغاز موجودیت خود بخشی از پروژه استعماری قدرتهای غربی در خاورمیانه بوده است. این دولت بهمثابه پایگاه دائمی امپریالیسم در منطقه عمل میکند و مأموریت اصلیاش جلوگیری از رشد جنبشهای رهاییبخش و ضدسرمایهداری است. از همین رو برای آمریکا و اروپا، اسرائیل ابزاری استراتژیک و جایگزینناپذیر است؛ بنابراین حتی شدیدترین جنایات نیز نه محکوم میشوند و نه مانعی در ادامه حمایت نظامی و سیاسی غرب ایجاد میکنند.
دوم، منافع ژئوپولیتیک و اقتصادی خاورمیانه برای سرمایهداری جهانی تعیینکننده است. کنترل مسیر انرژی، بازارها و موقعیت راهبردی منطقه ایجاب میکند که اسرائیل بهعنوان «ژاندارم منطقه» حفظ شود. به همین دلیل، کشتار مردم غزه در محاسبات امپریالیسم، چیزی جز «هزینه جانبی» برای تداوم هژمونی آنها نیست.
سوم، دستگاه رسانهای و تبلیغاتی غرب بهشکلی سیستماتیک این جنایات را یا کمرنگ جلوه میدهد یا با کلیدواژههایی چون «حق دفاع از خود» برای اسرائیل مشروعیت میتراشد. هدف آن است که افکار عمومی از همبستگی واقعی با مردم فلسطین بازبماند و نظم موجود به چالش کشیده نشود.
چهارم، ریاکاری «حقوق بشر» بار دیگر آشکار میشود. همان قدرتهایی که با ژست اخلاقی علیه کشورهایی چون ایران، روسیه،چین و غیره.. شعار دفاع از آزادی و حقوق بشر سر میدهند، در برابر کشتار فلسطینیان سکوت اختیار میکنند یا حتی بهطور فعال از آن حمایت میکنند. این نشان میدهد که حقوق بشر در قاموس امپریالیسم ابزاری سیاسی است، نه ارزشی جهانشمول.
بنابراین، جنایات غزه نه تنها محصول سیاستهای نژادپرستانه و استعماری اسرائیل است، بلکه نتیجه مستقیم
آینه روز
دربارۀجنبش مستقل کارگری در پیکار دمکراتیک
دولت فاشیستی و مسئلهٔ ملی در ایران
نیکولا تسلا: نابغهای در بند سرمایه
تعلیق سرمایه در ایران؛ بحران مزمن ارزش