05/12/2025

اخیرا نامه لنین به کارگران آمریکایی ترجمه مجدد شده است

 به دلیل اهمیت موضوع مورد بحث در آن، «کارگران هم پیمان » مطالعه آن را به کارگران آگاه و فعال توصیه می کند.

نامه به کارگران آمریکایی

اون ۱۹۱۸

مقدمۀ مترجمان

«نامۀ لنین به کارگران آمریکائی» که در تاریخ ۲٠ اوت ۱٩۱٨، در بحبوحۀ انقلاب، جنگ داخلی و دخالت های نظامی دولت های امپریالیستی به سرزمین انقلاب اکتبر ۱٩۱٧ نگاشته شد، دارای اهمیت بالا و چندگانۀ سیاسی-عملی و نظری است. بسیاری از موضوعات اصلی این نامه هم اکنون فعلیت دارند، از این رو ترجمۀ کامل نامۀ لنین به کارگران آمریکائی در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

از دیدگاه سیاسی و عملی، نامۀ لنین در درجۀ اول متکی بر همبستگی و اتحاد بین المللی کارگران در مبارزۀ ضد سرمایه داری، مبارزه علیه جنگ امپریالیستی و کشتار و ویرانی بی سابقۀ ناشی از آن و پیشروی در جهت انقلاب اجتماعی طبقۀ کارگر است. لنین به درستی به تشدید و اوجگیری مبارزۀ طبقاتی در دوران امپریالیسم، جنگ طبقۀ کارگر و متحدانش به ضد سرمایه داران و زمینداران و دستگاه نظامی، اداری، پلیسی، امنیتی و قضائی سرمایه داری به منظور درهم شکستن این ماشین سلطۀ طبقاتی بر کارگران و دیگر زحمتکشان، سلب مالکیت از استثمارگران و پیشروی به سوی سوسیالیسم منجر می شود.

نکتۀ بسیار مهمی که لنین در این زمینه مطرح می کند این است که هرچند مبارزۀ طبقۀ کارگر علیه نظام سرمایه داری، مبارزه ای بین المللی و جهانی است و همبستگی، اتحاد و همکاری انقلابی کارگران در سراسر جهان برای پیروزی انقلاب در یک کشور و مهم تر از آن، پیروزی انقلاب اجتماعی طبقۀ کارگر در سطح جهان، نقش بسیار مهمی ایفا می کند، اما ناموزون بودن (غیر یکنواخت بودن) تکامل سرمایه داری در جهان و غیر یکنواخت بودن تکامل مبارزات انقلابی و رشد و تکامل ناموزون این مبارزات در کشورهای مختلف، مبارزۀ انقلابی کارگران و متحدانشان برای درهم شکستن ماشین نظامی – اداری و دستگاه پلیسی، امنیتی و قضائی بورژوازی، به طور همزمان صورت نمی گیرد. افزون بر آن، تلاش برای استقرار قدرت سیاسی انقلابی طبقۀ کارگر و متحدانش در یک کشور، منوط به این همبستگی نیست، به عبارت دیگر کارگران یک کشور معین برای شروع انقلاب و به پیروزی رساندن آن نمی توانند منتظر یاری کارگران کشورهای دیگر باشند. برانداختن بورژوازی و متحدانش در هر کشور بر عهدۀ پرولتاریای همان کشور است. از همین رو، لنین ضمن در خواست یاری از کارگران آمریکا برای مقابله با دخالت  نظامی امپریالیست ها – از جمله امپریالیسم آمریکا – در جمهوری نوپای شوروی،  می نویسد:

«رفقای کارگر آمریکایی، ما می‌دانیم که کمک شما احتمالاً به این زودی‌ها نخواهد رسید، زیرا انقلاب در کشورهای مختلف به اشکال مختلف و با سرعت‌های مختلف توسعه می یابد (و نمی‌تواند غیر از این باشد). ما می‌دانیم که اگرچه انقلاب پرولتاریای اروپا اخیراً با سرعت زیاد در حال رشد است، اما ممکن است در نهایت ظرف چند هفته آینده شعله‌ور نشود. ما روی اجتناب‌ناپذیری انقلاب جهانی حساب می‌کنیم، اما این بدان معنا نیست که ما آنقدر احمق باشیم که روی انقلابی که ناگزیر در یک تاریخ مشخص و زودهنگام اتفاق ا‌فتد حساب کنیم. ما دو انقلاب بزرگ را، در سال ۱۹۰۵ و ۱۹۱۷، دیده‌ایم و می‌دانیم که انقلاب‌ها به صورت سفارشی یا توافقی انجام نمی‌شوند. می‌دانیم که شرایط  باعث شدند که پرولتاریای سوسیالیست روسیه به جلو صحنه بیاید و این نه به دلیل شایستگی‌های ما، بلکه به دلیل عقب‌ماندگی استثنایی روسیه رخ داد، ما می دانیم که قبل از وقوع انقلاب جهانی، ممکن است شماری از انقلاب‌های جداگانه شکست بخورند.»

(تکیه بر کلمات از مترجمان است.)

نکتۀ بسیار مهم دیگری که لنین بر آن تکیه می کند، ضرورت تحمل دشواری ها و شکست ها، پذیرفتن بالاترین فداکاری ها و پیگیری و تسلیم ناپذیری و اطمینان به پیروزی در راه انقلاب پرولتری است. در این باره در نامۀ لنین می خوانیم:

«یک سوسیالیست واقعی از درک این نکته غافل نمی‌شود که برای دستیابی به پیروزی بر بورژوازی، برای انتقال قدرت به کارگران، برای آغاز انقلاب پرولتری جهانی، نمی‌توان و نباید از انجام سنگین‌ترین فداکاری‌ها تردید کرد، از جمله فدا کردن بخشی از خاک خود، فداکاری در تحمل شکست‌های سنگین از امپریالیسم. یک سوسیالیست واقعی تمایل خود به انجام بزرگترین فداکاری ها برای کشور «خود» درجهت پیشبرد واقعی اصول و اهداف انقلاب سوسیالیستی را در عمل به اثبات می رساند.»

نکتۀ اساسی دیگری که لنین در این نامه و در بسیاری از نوشته ها و گفتارهای خود بر آن تکیه می کند، ضرورت مبارزه با اپورتونیسم در جنبش کارگری است.

هرچند اپورتونیسم از آغاز این جنبش وجود داشته اما در عصر امپریالیسم  به پدیده ای بسیار سخت جان، وسیع و مسلط بر تمام عرصه های زندگی اجتماعی تبدیل شده است و حضور مستقیم یا غیر مستقیم آن را در دستگاه دولتی و تریبون های رسمی و غیر رسمی ایدئولوژی حکومت های بورژوائی، دانشگاه ها، رسانه های جمعی و غیره می بینیم. لنین به درستی پایگاه اجتماعی – اقتصادی اپورتونیسم را در عصر امپریالیسم توضیح می دهد و مبارزه با أنواع اپورتونیسم و منزوی کردن و طرد آنها را یک شرط پیروزی انقلاب اجتماعی پرولتاریا ارزیابی می کند.

از دیدگاه تئوریک نیز نکات مهمی در نامۀ لنین وجود دارد. می دانیم که لنین، مانند ای. جی. هابسن، رودلف هیلفردینگ، نیکلای بوخارین، روزا لوکزامبورگ و غیره، امپریالیسم را بالاترین (و آخرین) مرحلۀ سرمایه داری می دانست و بویژه بر ضرورت درک «جوهر اقتصادی امپریالیسم» تکیه می کرد (مثلا در مقدمۀ آوریل ۱٩۱٧ بر کتاب «امپریالیسم، بالاترین مرحلۀ سرمایه داری»). لنین در این کتاب و در نوشته هاای دیگرش، امپریالیسم را با سرمایه داری انحصاری تعریف می کند. در آخر فصل اول کتاب «امپریالیسم، بالاترین مرحلۀ سرمایه داری» می خوانیم: «انحصار، این است آخرین کلام «آخرین مرحلۀ تکامل سرمایه داری».» لنین سپس توضیح می دهد که اگر نقش بانک ها، سرمایۀ مالی و اولیگارشی مالی را در نظر نگیریم درک ما از انحصار مدرن بسیار ناکافی، ناکامل و ضعیف خواهد بود. از همین رو در فصل های بعد آن کتاب، سرمایۀ مالی، صدور سرمایه، و در فصل های بعدی تقسیم جهان بین انحصارات سرمایه داری، مبارزه بر سر تجدید تقسیم جهان بین قدرت های بزرگ و غیره را مطرح می کند. جمع بندی کلی و عام لنین از امپریالیسم  – که در مقالۀ «امپریالیسم و اشعاب در سوسیالیسم» نیز آن را بیان می کند چنین است: «امپریالیسم، مرحلۀ تاریخی ویژه ای از سرمایه داری است. خصلت ویژۀ سه گانۀ آن عبارت است از: ۱) سرمایه دااری انحصاری، ۲) سرمایه داری انگلی و در حال تباهی و ۳) سرمایه داری در حال احتضار.»

لنین در نامه به کارگران آمریکاائی با توضیح خصلت عام امپریالیسم به نتیجۀ سیاسی این دریافت نظری یعنی این حقیقت که امپریالیسم، عصر انقلاب اجتماعی پرولتاریاست، می پردازد و خصلت انگلی و زوال قطعی امپریالیست های گوناگون و سرنگونی آنها را در اثر مبارزۀ طبقاتی پرولتاریا و مبارزات توده های تحت ستم در سراسر گیتی خاطرنشان می سازد. یک نکتۀ مهم دیگر در آثار لنین که در این نامه نیز به روشنی دیده می شود این است که لنین در تحلیل خود به هیچ رو به توصیف و تحلیل عام ترین ویژگی ها – که االبته بسیار مهم هستند – بسنده نمی کند، بلکه خودویژگی های هر قدرت امپریالیستی مشخص را نیز توضیح می دهد که برای برنامۀ سیاسی و عملی پرولتاریا در هر مورد خاص اهمیت والائی دارند.

می دانیم که لنین امپریالیسم بریتانیا را امپریالیسم «تجاری- مستعمراتی»، امپریالیسم فرانسه را «امپریالیسم بهره خوار» (رانتیه)، امپریالیسم آلمان را – بویژه پیش از سقوط قیصر- امپریالیسم بوررژوا – یونکر و امپریالیسم تزاری را امپریالیسم «فئودالی – نظامی» می نامید. لنین همچنین در مورد آلمان پیشرفت تکنولوژیک آن کشور و برتری آن در این زمینه نسبت به فرانسه و بریتانیا، سازماندهی و انضباط اداری و نظامی آن و نیز نقش دولت و انحصارات دولتی در سرمایه داری آلمان را در نظر می گرفت. روشن است که این ویژگی ها به هیچ رو نافی خصلت عام امپریالیستی این قدرت ها، یعنی سرمایه داری انحصاری انگل و در حال تباهی و احتضار، نبود، اما بیان این خود ویژگی ها و شناخت آنها بر چگونگی مبارزۀ سیاسی و بر استراتژی و تاکتیک های مبارزاتی پرولتاریا تاثیر گذار بود و می بایست در نظر گرفته شوند.

لنین در نامه به کارگران آمریکائی، خود ویژگی امپریالیسم آمریکا را نیز خاطر نشان می کند. لنین امپریالیسم آمریکا را جدید ترین، پرقدرت ترین، تازه نفس ترین قدرت آمپرالیستی آن زمان می داند و مهم تر از اینها، امپریالیسم آمریکا را، حتی در آن زمان، امپریالیسمی باج خوار توصیف می کند که قدرت های امپریالیستی دیگر «خراجگزار» او هستند! لنین در همین نامه می نویسد:

«مولتی‌میلیونرهای آمریکایی که شاید ثروتمندترین و از نظر جغرافیایی امن‌ترین بودند، بیش از همه سود برده‌اند. آنها همۀ کشورها، حتی ثروتمندترین آنها را به خراجگزاران خود تبدیل کرده‌اند. آنها صدها میلیارد دلار به چنگ آورده‌اند که هر دلارش به کثافت آلوده است: کثافت معاهدات مخفی بین بریتانیا و “متحدانش”، بین آلمان و دست نشاندگانش، معاهدات برای تقسیم غنایم، معاهدات “کمک” متقابل برای سرکوب کارگران و آزار و تعقیب سوسیالیست‌های انترناسیونایست. هر دلار، به کثافت قراردادهای جنگی “سودآور” آلوده است، که در هر کشوری ثروتمندان را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر کرده است.»

نچه لنین می گوید بویژه در سال های پس از جنگ دوم تا کنون و همین امروز در دهۀ سوم سدۀ بیست و یکم کاملا صادق است. کافی است به روابط آمریکا با بریتانیا، اتحادیۀ اروپا، ژاپن، کانادا، استرالیا، کرۀ جنوبی، مکزیک، برزیل، آرژانتین، خاور میانه، اروپای شرقی و غیره نگاهی بیاندازیم.

تنها «اصلاحی» که امروزدر گفتۀ لنین می توان پیشنهاد کرد تبدیل «مولتی میلیونرها» به «مولتی میلیاردرها» است!

ادامه مطلب در فایل بالا

هیأت نویسندگان آذرخش

سپتامبر ۲٠۲٥

برگرفته از: کارگران هم پیمان

Instagram did not return a 200.