05/12/2025

انکار وجود امپریالیسم و نقد آن از دیدگاه کمونیسم علمی

مقدمه

پرسش از وجود یا عدم وجود امپریالیسم یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعات در جنبش کارگری و چپ است. برخی گرایش‌ها ـ به‌ویژه اصلاح‌طلبان سوسیال‌دموکرات یا نئولیبرال‌ها ـ ادعا می‌کنند که امپریالیسم دیگر وجود ندارد و مفهوم آن منسوخ شده است. از دیدگاه کمونیسم علمی، چنین ادعایی نه تنها فاقد مبنای نظری است بلکه به معنای خلع سلاح طبقۀ کارگر در برابر سرمایه‌داری جهانی و انحصارات مالی است.

۱. تعریف لنین از امپریالیسم

لنین در اثر کلاسیک خود امپریالیسم: بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری (1916/1970) چنین نوشت:

«اگر بخواهیم تعریفی بسیار کوتاه از امپریالیسم بدهیم، باید گفت: امپریالیسم عبارت است از مرحلهٔ انحصاری سرمایه‌داری.» (Lenin, 1916/1970, p. 237)

وی پنج ویژگی اصلی این مرحله را برشمرد:

  1. تمرکز تولید و سرمایه و پیدایش انحصارات.
  2. ادغام سرمایهٔ بانکی و صنعتی و شکل‌گیری سرمایهٔ مالی.
  3. برتری صدور سرمایه بر صدور کالا.
  4. تقسیم جهان میان اتحادیه‌های انحصاری سرمایه‌داران.
  5. تقسیم کامل سرزمین جهان میان قدرت‌های بزرگ.

۲. انگیزه‌های انکار امپریالیسم

اصلاح‌طلبی سوسیال‌دموکراتیک

در جریان جنگ جهانی اول، رهبران انترناسیونال دوم با انکار ماهیت امپریالیستی جنگ، آن را «دفاع ملی» نامیدند. لنین در ورشکستگی انترناسیونال دوم نوشت:

«سوسیال‌دموکرات‌هایی که جنگ کنونی را جنگی دفاعی می‌نامند، خائنانی‌اند که پرولتاریا را فریب می‌دهند.» (Lenin, 1915/1972, p. 45)

ملی‌گرایی بورژوایی

در کشورهای پیرامونی، بورژوازی ملی اغلب با کوچک‌نمایی امپریالیسم می‌کوشد تضاد اصلی را به «مشکلات داخلی» تقلیل دهد تا موقعیت خود را به‌عنوان رهبر طبیعی ملت تثبیت کند.

نئولیبرالیسم معاصر

امروزه نظریه‌پردازان لیبرال، جهانی‌سازی را جایگزین مفهوم امپریالیسم می‌دانند. اما در واقع، این انکار به معنای مشروعیت‌بخشی به سلطهٔ شرکت‌های چندملیتی و نهادهایی مانند IMF و WTO است.

۳. پیامدهای نظری انکار امپریالیسم

  1. تحریف قانونمندی سرمایه‌داری: انکار امپریالیسم یعنی چشم بستن بر گذار واقعی سرمایه‌داری از رقابت آزاد به انحصار.
  2. حذف تضادهای جهانی: بدون مقولهٔ امپریالیسم، جنگ‌های جهانی و ساختار مرکز-پیرامون غیرقابل فهم می‌شود.
  3. خلع سلاح جنبش کارگری: طبقهٔ کارگر بدون درک امپریالیسم، ناگزیر به سازش با بورژوازی داخلی یا وابستگی به قدرت‌های خارجی می‌افتد.

۴. شواهد تاریخی علیه انکار امپریالیسم

  • جنگ جهانی اول: لنین تأکید کرد که این جنگ «برای غارت و تقسیم جهان» است (Lenin, 1916/1970, p. 191).
  • جنگ جهانی دوم: رقابت قدرت‌های امپریالیستی (آلمان، آمریکا، بریتانیا، ژاپن) برای بازتقسیم جهان بود.
  • انقلاب‌های ضد استعماری: ویتنام، الجزایر و کوبا نمونه‌هایی روشن از واکنش ملت‌ها به سلطهٔ امپریالیستی‌اند.
  • جنگ‌های معاصر: تهاجم آمریکا به عراق و افغانستان یا نابودی لیبی و غیره بیانگر تداوم ماهیت امپریالیسم است.
  • ساختار اقتصاد جهانی: تمرکز سرمایه و فناوری در کشورهای متروپل و وابستگی پیرامون به صادرات مواد خام، همان تقسیم جهانی کار است که لنین تشریح کرده بود.

۵. تداوم امپریالیسم در قرن بیست‌ویکم

امروز امپریالیسم در اشکالی نو بازتولید می‌شود:

  • سلطهٔ مالی شرکت‌های فراملی و بانک‌های بزرگ.
  • اعمال سیاست‌های نئولیبرالی از طریق IMF و بانک جهانی.
  • جنگ‌های نیابتی و مستقیم برای کنترل منابع (اوکراین، خاورمیانه، آفریقا).

این روندها پایان امپریالیسم نیستند، بلکه نشان‌دهندهٔ تعمیق آن‌اند.

نتیجه‌گیری

انکار وجود امپریالیسم، چه از موضع اصلاح‌طلبانه و چه از موضع نئولیبرالی، در واقع نوعی ایدئالیسم سیاسی و خدمت به بورژوازی است. از دیدگاه کمونیسم علمی، امپریالیسم یک واقعیت عینی و مرحلهٔ تاریخی سرمایه‌داری است. بدون تحلیل آن، نه می‌توان تضادهای جهان امروز را توضیح داد و نه می‌توان استراتژی انقلابی مؤثری برای طبقۀ کارگر ترسیم کرد.

لنین هشدار داد:

«بدون مبارزه با امپریالیسم، سخن گفتن از وظایف سوسیالیسم چیزی جز فریب پرولتاریا نیست.» (Lenin, 1915/1972)

منابع (به سبک APA)

  • Lenin, V. I. (1915/1972). The Collapse of the Second International. Moscow: Progress Publishers.
  • Lenin, V. I. (1915/1977). On the Slogan for a United States of Europe. In Collected Works (Vol. 21). Moscow: Progress Publishers.
  • Lenin, V. I. (1916/1970). Imperialism, the Highest Stage of Capitalism. Moscow: Progress Publishers.

سایت آینه روز

Instagram did not return a 200.