05/12/2025

موضع کمونیستی در برابر خطر تجاوز امپریالیستی به ایران

مدتهاست ایران در معرض تهدید و تجاوز مستقیم قدرت‌های امپریالیستی قرار دارد. فشارهای سیاسی، تحریم‌های اقتصادی، تهدیدهای نظامی و جنگ تبلیغاتی نشان می‌دهد که امپریالیسم می‌کوشد با ابزارهای مختلف، کشور ما را بیش از پیش در مدار وابستگی و سلطه نگه دارد. کمونیست‌ها به‌عنوان بخشی از جنبش جهانی کارگری وظیفه دارند قاطعانه هرگونه تجاوز و مداخله‌ی امپریالیستی علیه ایران را محکوم کنند. امپریالیسم دشمن مشترک همه‌ی ملت‌های تحت ستم و دشمن اصلی طبقه‌ی کارگر جهانی است و مبارزه با آن وظیفه‌ای انکارناپذیر است.

اما باید با صراحت تأکید کرد که این موضع به هیچ‌وجه به معنای دفاع از جمهوری اسلامی نیست. جمهوری اسلامی از بدو شکل‌گیری تا امروز، نه تنها مدافع منافع کارگران و زحمتکشان نبوده، بلکه خود دشمن اصلی آنان در داخل کشور بوده است. این رژیم با هر دو جناحش – چه اصول‌گرا و چه اصلاح‌طلب – یک دولت بورژوایی وابسته است که از طریق سرکوب، استثمار و غارت، سلطه‌ی سرمایه‌داری را بازتولید می‌کند. سرکوب اعتصابات، زندانی‌کردن فعالان کارگری، خصوصی‌سازی‌های ویرانگر، فساد ساختاری و رانت‌خواری گسترده، تنها نمونه‌هایی از نقش این رژیم در تداوم وابستگی سرمایه‌دارانه است.

از دیدگاه کمونیسم علمی، تضاد اصلی در ایران نه میان «ملت ایران و امپریالیسم، بلکه میان پرولتاریا و بورژوازی – چه داخلی و چه خارجی – است. تجربه‌های تاریخی نیز این آموزه را تأیید می‌کنند:

الجزایر: پس از بیرون راندن استعمار فرانسه، نبود رهبری کمونیستی و پرولتاریایی باعث شد که بورژوازی ملی قدرت را قبضه کند و دستاوردهای مردم به سرعت مصادره شود. نتیجه آن شد که جنبش کارگری و اجتماعی به حاشیه رانده شد و استقلال واقعی تحقق نیافت.

ویتنام: برعکس، پیروزی ویتنام علیه فرانسه و آمریکا تنها زمانی ممکن شد که حزب کمونیست و رهبری پرولتاریا سکان مبارزه را به دست گرفتند و جنگ ضدامپریالیستی را به انقلاب اجتماعی پیوند زدند.

کوبا: نمونه‌ی بارز دیگر، کوباست. این کشور بیش از شصت سال است که تحت شدیدترین تحریم‌های امپریالیسم قرار دارد. اما پس از انقلاب ۱۹۵۹، با رهبری حزب کمونیست، مالکیت سرمایه‌داری و وابستگی به امپریالیسم در هم شکسته شد و یک اقتصاد ملی-اجتماعی بر پایه‌ی برنامه‌ریزی و عدالت اجتماعی شکل گرفت. نتیجه این شد که با وجود فشارها و کمبود منابع، آموزش و بهداشت همگانی و سطح بالایی از همبستگی اجتماعی حفظ گردید.

این نمونه‌ها به‌روشنی نشان می‌دهند که مبارزه‌ی صرفاً ضدامپریالیستی، بدون خط مستقل پرولتاریا و بدون سازمان انقلابی کمونیستی، یا به بازتولید سلطه‌ی بورژوازی داخلی منجر می‌شود (مانند الجزایر)، یا به شکست می‌انجامد. تنها آنجا که پرولتاریا به‌طور مستقل سازمان‌یافته و رهبری انقلاب را به دست گرفته است (مانند ویتنام و کوبا)، امکان رهایی پایدار فراهم آمده است.

جمهوری اسلامی خود بخشی از نظام سرمایه‌داری وابسته به امپریالیسم است و هیچ‌گاه نمی‌تواند مدافع واقعی استقلال و آزادی مردم باشد. دفاع از این رژیم به بهانه‌ی خطر تجاوز خارجی، چیزی جز بازتولید توهمات بورژوایی و تضعیف مبارزه‌ی طبقاتی نیست. همان‌طور که لنین در جنگ جهانی اول افشا کرد، شعار «دفاع از میهن» در جنگ‌های امپریالیستی در حقیقت چیزی جز دفاع از سرمایه‌داران خودی به نام منافع ملی نیست. وظیفه‌ی پرولتاریا این است که در عین مخالفت قاطع با امپریالیسم خارجی، علیه بورژوازی داخلی نیز مبارزه کند و جنگ امپریالیستی را به جنگ انقلابی برای سرنگونی بورژوازی بدل نماید.

بنابراین، موضع اصولی کمونیست‌ها در ایران امروز باید چنین باشد:

  • نه به تجاوز و دخالت امپریالیسم!
  • نه به جمهوری اسلامی ارتجاعی!
  • آری به سازمان‌یابی مستقل طبقه‌ی کارگر و مبارزه برای سوسیالیسم!

سایت آینه روز

Instagram did not return a 200.